اول مرغ بود یا تخممرغ؟ حتما چنین سوالی را بارها شنیده اید. مردم اغلب در پاسخ به این سوال با یک دور باطل مواجه میشوند: اگر مرغ اول بود، از کجا آمده؟ حتما از تخمی و اگر تخم، اول بوده، باید از مرغی آمده باشد. این داستان به نظر بیپایان است و ما را به جوابی نمی رساند.
اگر شما این سوال را از یک فرد مذهبی بپرسید، سریعا پای خدا را وسط می کشد و می گوید:
خداوند مرغ و تخم مرغ را آفریده و او می داند که اول کدام را خلق کرده.
یک علمگرا نمی تواند این جواب را بپذیرد چون شواهد و آزمایشی درباره وجود خدا یا اینکه او مرغ و تخم مرغ را آفریده وجود ندارد. اینگونه جواب دادن به سوالات در واقع طفره رفتن از جواب دادن است. افراد مذهبی زمانیکه چیزی را نمی دانند سریعا می گویند خدا کرد و مغز خود را تعطیل می کنند.
با توجه به دستاوردهای علم دیرینهشناسی که شواهد و آزمایشات بسیاری آن را تصدیق کرده اند، می دانیم که زندگی روی کره زمین در اول وجود نداشته و بعدا بوجود آمده. یعنی نه خبری از مرغ بوده و نه از تخم. پس وقتی می پرسیم اول مرغ بود یا تخم مرغ؟ جواب آن است که هیچکدام.
اگر در ابتدای پیدایش زندگی نه مرغ بود و نه تخممرغ، بالاخره می بایست در یکجایی و یک زمانی، مرغ یا تخممرغ بوجود آمده باشد. در این صورت، اول مرغ بوجود آمد یا اول تخم آن؟
برای پاسخ به این سوال، باید سراغ قسمتی از علم برویم که دینداران و مخصوصا مسیحیان از آن بیزارند و آن چیزی نیست مگر نظریه استوار و شگفتانگیز فرگشت که در فارسی به غلط آن را تکامل ترجمه کردهاند. این نظریه به طرز هیجانانگیزی توضیح می دهد چگونه گونه های مختلف موجودات زندهی امروزی از جمله مرغ به تدریج از گونه های دیگر، طی میلیون ها بوجود آمده اند. همانطور که احتمالا می دانید ویژگیهای تعریفکننده یک مرغ (یا هر موجود زنده ای) در DNA آن کدگذاری شدهاند. یک موجود، مرغ نامیده میشود چون DNA مرغ دارد. جالب است بدانید فرگشت نشان داده مرغها به همراه تمام پرندگان دیگر، تنها دایناسورهای هستند که منقرض نشدند. بار دیگری که جوجه کباب را به دندان کشیدید یا زرشکپلو با مرغ از حلقومتان پایین رفت، بدانید که مزه یک دایناسور را چشیدهاید! دنبالهی زیر سیر فرگشتی گروهی از دایناسورها به مرغ امروزی را نشان می دهد که حدود 150 میلیون سال طول کشید:
در سیر فرگشتی بالا، گروه های گفته شده تقریبی و بر اساس فسیل های یافته شده هستند و هیچ مرز دقیق و مشخصی نمی توان برای آنها کشید. دقت کنید که در هیچ کجای سیر فرگشتی اینطور نبوده که یک دفعه یک گروه از جانواران به جانواران دیگری تبدیل شوند. بلکه این تغییر، آهسته و به تدریج رخ داده. در دنباله فرگشتی بالا، گروه Avialae (پرندهبالان) را در نظر بگیرید. بگذارید این گروه را جد مرغ بنامیم. هر مادری از این گروه که تخمی می گذاشته، تغییر کوچکی در نسل ایجاد می شده. این تغییر در هنگام تشکیل DNA در تخم به وجود می آمده. مولکول DNA تشکیل شده در تخم به سلول های دیگر عینا و بدون تغییر کپی می شود و جوجه و سپس پرندهی بالغ را بوجود می آورد که سلول هایش همان DNA را دارند. بچهی این پرندهی بالغ هم تخمی می گذارد که DNA اش با مال خودش کمی متفاوت است. همین تغییرات کوچک در هر نسل، انباشته شدند و بعد از چندین میلیون نسل، مرغ امروزی قدم به قدم بوجود آمد. تا الان باید پی برده باشید که اول تخم بود یا مرغ. هر کجای تاریخ دست بگذارید و بگویید این حیوان اولین حیوانی ست که DNA مرغ دارد (پس مرغ است)، آن DNA در تخم آن بوجود آمده. پس اول تخم بوده است.
منابع برای مطالعه بیشتر: